Gholamhossein Banan – Mehman
متن آهنگ مهمان از غلامحسین بنان
شبــی چو مهمان منی راحت دل و جـان منـی
شفای آشفتگی خاطر پریشان منی
سخن مگو از دگری امشبی که میهمان منی
خدا کند سرنرسد کسی در این خلوت مـا
شاید شبی دنیا به کـــام ما گذرد
شگفتم آید ززمان که در شب دولت ما
اینگونه شتـابان ز بر ما گذرد
چگونه دیدار تو را کنون غنیمت شمرم
اندیشه فردای جدایی چـه شود
خلاف آن گفتــه بگو چـو میروی از نظرم
از دل نرود آنجــه کـه از دیده رود
تو بهـــار بی خزانی که به ما رسیده ای
گل عشق و آرزویی که کنون دمیده ای
بــه من ای آفت جــان نــاز مکن
ناز و عاشق کشــی آغــاز مکن
تو شراب آتشینــــی که گوارای منــی
تو فروغ بـی غروبـی که دلارای منـی
گل من! تکیـه به هر خار مزن
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از غلامحسین بنان
نظرات