Bijan Bijani – Koocheh
متن آهنگ کوچه از بیژن بیژنی
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم، گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید
یادم امد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی چند برآن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آمد تو به من گفتی از این عشق حذر کن لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب آئینه عشق گذران است تو که امروز نگاهت به نگاهی گذران است
باش فردا که دلت با دگران است تافراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم ، حذر از عشق ندانم سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پرزد چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی من نرمیدم، نگسستم
باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم ، نتوانم اشکی از شاخه فرو ریخت مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید ماه بر عشق تو خندید
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم پای در دامن اندوه کشیدم
رفت در ظلمت شب آن شب و شبهای دگرهم نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از بیژن بیژنی
نظرات