Masoud Emami – Pesar Bacheh
متن آهنگ پسر بچه از مسعود امامی
تو از کوچه رد میشدی، یادمه
با یه پیرهن ساده ی صورتی
یه جایی حوالی ده سالگیم
همون سالای روشن و قیمتی
دوتا جوجهرنگی توی پیرهنم
یه برگ لواشک تو دستام بود
وطن واسه من خونمون بود و بس
همون کوچه معنای دنیام بود
تو مثل یه قو رد شدی یادمه
رو دریاچهای که منو غرق کرد
گذشتی و بعد از عبورت جهان
دیگه پیش چشمای من فرق کرد
میخواستم همه چیزو قسمت کنم
با اون چشمای روشن خواستنی
یه جوجه یه تیکه لواشک یه تاس
چهار پنج تا تیله یه لیس بستنی
ولی تو گذشتی و با تو گذشت
همه آب های جهان از سرم
حالا با همین موی جوگندمی
از اون کوچه با فکر تو میگذرم
پسربچهای که تو رو دوست داشت
به عشق تو تبعید شد از بهشت
سر زنگ انشا توی دفترش
برات اولین نامههاشو نوشت
قایم کردشون تو کیف مدرسهش
کنار کتاب و تراش و مداد
بغل دست پرگار و نون و پنیر
ولی هرگز اونا رو دستت نداد
پسر بچهای که تو رو دوست داشت
هنوزم به یادت نفس میکشه
هنوزم تو خواباش قدم میزنی
نمیتونه بعد از تو عاشق بشه
هنوزم تو از کوچهمون میگذری
یکی اینجا مثل قدیم مستته
می خواد نامه هاشو به دستت بده
ولی دستِ بچهت توی دستته
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از مسعود امامی
🎵 آهنگ عیدت مبارک از مسعود امامی 🎵
نظرات