Sajadii – Shanbe
متن آهنگ شنبه از سجادی
دلم تنگه واسه اون خونه رویاهامون
همون خونه نقلی که خودمون دوتا با پول
سرکارمون میخواستیم اجارش کنیم واسه
تخت پالتی که بیدار شیم صبحها ما روش
بیشتر از هر وقتی دلم تنگه، همش فکر میکنم
به اون همه برنامه و سفر که، قرار بودش
از همه، دور شیم و بریم باهم دیگه
کویر دریا جنگل مه
شده اندازه یه دنیا دلم تنگ واسه
وقتایی که حرف میزدیم درباره بچه دوتایی
میگفتم کاش مثل تو باشه همه اخلاقش
میگفتی کاش چشماش مثل تو سبز باشه
دلم تنگه واسه همه اون فیلمایی که
تو نُتِ گوشیت نوشته بودی تو بیکاری بِ
-بینیم میدونم واسه گفتن اینا دیره
فقط نمیدونم کی این دلم بیخیال میشه
هیچجوره نمیپره از تو سرم خاطرههات
جالبه باز، هنوز هستم بخاطرت عاشق ماه
یادته هان؟ نمیشد هیچ چیزی از شطرنج بارم
اما تو کیش میدادی من میشدم مات چشمات
نمیدونی روز و شب میگذره چقدر دیر برام
تو شلوغیام هواتو میکنه دلم بیهوا
یه زمان نگران این بودم رسیدی خونه یا نه
الان نمیدونم کدوم شهر و کشوری حتی
آلزایمر بگیرم فکر کنم راحت ترم
شاید اصلا تنها راهیه که مونده واسم فقط
آخه من به چشمای نصفِ این شهر خیره شدم
اما یه ثانیه چشای تو از یادم نرفت
گُمم تو لحظههامون هی میده همهجا بویِ
تورو، گریه داره هرچی یه روز خندهدار بوده
یادمه اون روزی که جدا شدیم بارون میومد و
از شانس بدم رشتم که شهر بارونه
بالشتم بدون تو مثل گیوتینه برام
به زور میبندم چشو پا میشم بیروحیه از خواب
اگه میموندی که الان نبود وضع و حالم این
که بگم تو جواب چطوریها میزون نیستم هربار
همه خنده هامم به زور واقعا
رفیقام میگن که بخون هرچی بوده فاتحشو
چی بگم، راست میگن درآوردم شورِشم شاید
باشه، دیگه از شنبه دوست ندارم
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از سجادی
نظرات