دانلود آهنگ آبی قرمز از اشکان فدایی

توضیحات

Ashkan Fadaei – Abi Ghermez

 

متن آهنگ آبی قرمز از اشکان فدایی

 

می ترسی، جلیقه ت ضدگلوله است
نمی دونی گردن می جوئن قشرِ فرودست
زیرِ گنبدِ کبود
خبرای خوش، نوبرِ خزون بود
ناامن و امون
از زمین و زمون دود بلند می شد
مغز می زد به قلب شبیخون
کوری به کلان شهر زده
رنگا دادن جون
گرفته لیلی سینه ی شیرینو به دندون
فرهاد مُرده، مجنون مظنون
آزادی مفت، ارزون
ولی همچنان هر روز فله ای کشته می شه آدمِ مظلوم
می مونه مادرِ افسوس
بانگِ ملکوت لاله ی گوشو قطع می کنه
کِشتیِ شادی به گِل می شینه تو ساحلِ اندوه
این همه حرف و حدیث و فصل و کتاب
مردِ عمل کو؟ ها؟
کجا پهن می شه سفره ی درد و دلات؟
زیرِ نخل و چنارِ شهری که تا ابرو هست تو فساد
نمی خوام حتی یه مشعلِ کم نور
تنهایی می زنم به لشکرِ نمرود
شیپورِ خونی به گوشِ مردمِ خواب
خیمه شب بازیِ قتل و قصاص
اون چیه که می کنه خیر رو از شر دور؟
یالا، بگو چرا نمیندازه دیگه لیلا النگو؟
واسه “همشهری” دست تکون می داد “کیهان” از سکو
“اعتماد” در می آورد سر از جوب
کجاست اون زمونه که پاره نمی شد قیدا از بند زود؟
هنوز امضا سند بود
حالا انقلابا کشیده می شه بالا با ریقِ سرکوب
مغزای تشنه زیرِ سیلابِ کمبود جون میدن
خاک می شن
زیرِ پنج لای گِردِ زمینِ همواره قرمز
خطاب به رهبر تا قاضیای شرخر
طنابِ دار گِرده، آسیاب به نوبت
ما مهرِ حکمو با خون می شوریم
وضعیت آبی قرمزه، رسیدن نازیا به قدرت
خاک می شه پهلوون تو ظلمت
اه
خطاب به رهبر تا قاضیای شرخر
طنابِ دار گِرده، آسیاب به نوبت
ما مهرِ حکمو با خون می شوریم
وضعیت آبی قرمزه، رسیدن نازیا به قدرت
خاک می شه پهلوون تو ظلمت
اه
یه بابایی جوونیا از کفِ جبهه جمع می کرد سربازِ نصفه
الان علافِ دِینه، همیشه شهلائه چشمش
می گرده دنبالِ پَرِ خونی اطرافِ بِرکه
جیگرِ قو فرو میره توی خیکِ اربابِ قصه
بِکره، سنجاق و جنسه به راه و حال و احوالِ سکه
می شنوم صدای خِرخِر
از قبله نما می پرسم کعبه کدوم وره؟
عقربه می کنه فِس فِس
بازیِ لِی لِی بینِ دلِ رسوا و عالمِ غیبه
رقصِ یه کولیِ مُرده تو پوستِ یه آدمِ زنده
کجا می بری ما رو هی شعر؟
حرف تو کلمه و کلمه تو جمله سِحره
بندِ بریده ام توی دستای صیادِ گشنه
که مثل عصرای جمعه وصله و پینه است
یه طرف زره و زیور
یه طرف مغزِ جوییده است
ضجه و شیون
مگه میشه کم شه امیدم؟
میدم به رویاهامون سندیت
می گذرم از مرزِ هویت
ایسته و توی صندوق یه دستِ بریده است
خلاص نمی شیم از شرِ مصیبت
ترس یه گزینه است
ولی من دندون نشون میدم به قصدِ جوییدن
جنگی ام، جلیقه ام جمله هامه
دنیا پادگانه، پوتینم جفتِ پامه
حکومتِ کفتاراست، مفته لاشه
هیچی نی منصفانه
خطاب به رهبر تا قاضیای شرخر
طنابِ دار گِرده، آسیاب به نوبت
ما مهرِ حکمو با خون می شوریم
وضعیت آبی قرمزه، رسیدن نازیا به قدرت
خاک می شه پهلوون تو ظلمت
اه
خطاب به رهبر تا قاضیای شرخر
طنابِ دار گِرده، آسیاب به نوبت
ما مهرِ حکمو با خون می شوریم
وضعیت آبی قرمزه، رسیدن نازیا به قدرت
خاک می شه پهلوون تو ظلمت
اه
زیرِ خنزلِ بحثا
دفن می شن اجساد
عمرِ با اقساط
مته به خشخاش می زنه
مامورا می ریزن سرِ بزنگاه
وضعیت آبی قرمزه
وضعیت آبی قرمزه
وضعیت آبی قرمزه
وضعیت آبی قرمزه
وضعیت آبی قرمزه، رسیدن نازیا به قدرت
خاک می شه پهلوون تو ظلمت
اه

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *