توضیحات

 Moein Z Hanoozam Ke

 

متن آهنگ هنوزم که از معین زد

 

آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید
موج میکوبد به روی ساحل خاموش
و صدای باد هر دم دل گز آن تر
باد سر پوشی ندارد
چقدر پیچ در راهست
چقدر این راه پیچ وار است
چقدر از آن را خوابم
چقدر هم چیز میخواهم
و ماه نوری دارد
که در تاریکی ها هنوزم که هنوزم که
هنوزم که بیدار است و
چشم کور بینا را که سو سو را نمی بیند
بسمت خویش می خواند
من از امید سر شارم
که می خواهم سنگی به این بزرگی را
از سر راه تو بر دارم
ولی دست های من خالیست
فقط بازو توانی داشت
بهاری بود خزانی داشت
جوانی را که حیف کردی
چه حالی و هوایی کاش
از دستش نمی دادیم
ولی ماهی که در آب است
اگر پیرم شود تا که هنوزم که هنوزم که هنوزم که
بگیریدش از آن
تازه است صدایی نو زند
سازت من از هیچ پوچ تر ها هم نوایی
نو بر اندازم به تاریکی برو کوچ کن
که علت را دلیلی است
دلیل لاعلاج درد در دل را حکیمی هست
که در هیچم همه چی هست
بزن پلکی که نور ماه فراوان است
در آبان است که پاییز است و
در بهمن که در بین زمستان است
ولی ماه که همان ماه است هلال است
گاه قرص کاملی یا رب اگر بیند
سو سو را درونش تاب نمی ماند
تمام نور را این بعد از این
هنوزم که هنوزم که هنوزم که می خواند
میداند میفهمد می خندد
و لبخندش به لبخندی است
که از آرامش باران می گیرد میمیرد
بی معشوق از این پس سرد در روزم
نباشی تلخ من روزم
بی تو شب نخواهد شد
و شب را چشم بسته با تو بیدارم
که فردا روز دیدار است
چه محشر این عشق بازی
برایم خانه می سازی در آغوشت
فراموشت نخواهم کرد در آنی
در لحظه حتی من
هنوزم که هنوزم که هنوزم که
یک لحظه در این راهی که در راه است
من و تو باهمیم شاید پاییزم شود
یا سرد زمستان باشد و پیچ های لغزندش
که لغزندست در دره است ولی من با توام آری
که در سرما بهاری است و می بارد
و بلبل ها می خوانند بلبل ها می خوانند میدانند
که هستی و تا هستی با تو میمانم

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *