Alireza Ataei – Shame Geryan
متن آهنگ شمع گریان علیرضا عطایی
دور از تو هر شب تا سحر
گریان چو شمع محفلم
تا خواه چه باشد حاصلی
از گریه ی بی حاصلم
چون سایه دور از روی تو
افتاده ام در کوی تو
چون سایه دور از روی تو
افتاده ام در کوی تو
چشم امیدم سوی تو
وای از امید باطلم
از بس که با یادت
ای جان و دل آمیختی
چون نکهت از آغوش تو
موی تو خیزد از گلم
در عشق و مستی داده ام
بود و نبود خویشتن
در عشق و مستی داده ام
بود و نبود خویشتن
ای ساقی مستان بگو
دیوانه ام یا عاقلم
ای ساقی مستان بگو
دیوانه ام یا عاقلم
دور از تو هر شب تا سحر
گریان چو شمع محفلم
تا خواه چه باشد حاصلی
از گریه ی بی حاصلم
چون سایه دور از روی تو
افتاده ام در کوی تو
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از علیرضا عطایی
نظرات