Shahin Najafi – Sarina
متن آهنگ سارینا از شاهین نجفی
تو تو تخته خودت خوابید یو راحتی
غذات وقتی داره و خوابت ساعتی
مدرسه میری و شانست واسه زندگی بالاست نمیشه ردش کنی دایی سخت نگیر
یه بابا داری که مثه شیر پشته سرته .مامانی که قلبش با قلب تو میتپه
حالا بزرگ تر میشیو میبی زندگی چطو ادمو خم میکنه دایی سخت نگیر
دایی قدر اون چیزیرو که داری داشته باش زندگی مثه رنگ و قلم و تو نقاش
هر جور رنگش کنی همونجور میمونه
نشه جغد شومی تو بومت بخونه
نشه سفیدی چشمات یه روز خون بشه نشه صورت قشنگت گلگون بشه
دایی یاد بگیر همه چیو تجربه کنی ولی تو بعضی راه ها دیگه برگشتی نی
به هر دستی که دست دادی دستتو به پا دایی بترس از گرگای ادم نما
تنه لختتو بده به کسی که روح لختشو هدیه میده بهتو پاش میوفته
دایی به پا که با کارات روحت خط نخوره
این یکی پرده رو نمیشه دوخت دوباره
اگه نخونی و ندونی پس زود خام میشی سرتو بالا نگه دار نشه رام شی
نگیر روسری رو سر تو محدود شده
حدودتو تنگ میکنی
زندگی یعنی زندونی که ازادیت دسته خودته
مگه کوه رو میشه به بند کشید دایی؟مگه کوه رو میشه به بند کشید دایی؟
سارینا بیا ببین داییت دوباره گلی که کاشته امروز فقط یه خاره سارینا قصمون همیشه گریه داره
سارینا سارینا سارینا سارینا
سارینا بیا ببین داییت دوباره گلی که کاشته امروز فقط یه خاره سارینا قصمون همیشه گریه داره
سارینا سارینا سارینا سارینا
نشه اخم کنی به اون دختر بچه ای که گلی داره تو دستشو میخواد بهت بفروشه رو برگردونی و با خودت بگی فرق داری
حتما اره فرق داری دایی
اون که بچه کارگره از پایینه شهر فقر و ترس و سیاهی همراهشن
باباش معتاده دایی ببین صورتشو .جای سرخ سیلیه سرد پدرشو
فقط ۹ سال داره و تو مدرسه نیست و طمع تلخ کارو به دوش کشیده و گلی که پرپر میشه تو
دسته مشتری اون گلی که با تلخی ازش میخری
واسه اون گل نیست یه لقمه نونه
ضامن اینکه کتک نخوره تو خونه
نپرس تقصیر کیه؟
خودت یه روز میفهمی
نپرس قصش طولانیه
دایی زمین پر از ادمان که کار میکنن و یه عده ای فقط ول دارنو یه مشت عقده ای
که از کاره کارگرا کاخ ساختن و چه کسایی تو این راه جون باختن
این چیزارو به دیگرون بگی بهت میخندن
اخه زشتی هم عادت میشه واسه ادم
ولی تو قصه ی خودتو بکش نقاش
بزار هر کی هر چی هست باشه تو خودت باش
نظرات