Mehrab – Bebar Asemoon
متن آهنگ ببار آسمون از مهراب
نشست روبه روم گفت میخوام جدی حرف بزنیم
تا اینو بهم گفتا یهویی بد به دلم افتاد
معلوم نیست کی از کدوم خراب شده پیدا شد
که همه خاطراتمو یه جا بهش مفت داد
مونده ازم فقط یه قلب نیمه سوز
یادته میگفتی جونم بند یهت یه روز
قرار بود یه رویا بسازیم خودت شدی آرزو
داشتن عشق شما واسه ما آرزوست
حرفم برو نداره حتی تو اتاقم
عکسات تا چشمام نبینه حتی نمیخوابن
چند وقتی به جور عجیب بی حس و حالم
رفتن تو هنوزم سخت ترین سوالم
خیلی جاها رو باهم گشتیم خیلی جاهارو دیدم
آمارو تو دیدم با کی میری خوش میگذره بی من
گفتی سرسختی الان با هر بوق میزنی بغل
همه علامه درن ببین حرف کجا تا ابد
توی فکر قبل خواب میرسیم هرشب ما به هم
ما چه کار کردیم با عشق با خودمون با حال هم
فکر میکردم سر پناه بی پناهیم باشیو
من که تو قلب همیشه حکم یه مسافرم
قلب داغونم به قصد صداش در اومده بود
تو میخواستی تهش آدم خوبه شی دختر خوب
یه جاهایی نمیشه به روزگار گلایه کرد
نباشد غمت که غمگینم تهش میگذره زود
نظرات