Mehrab – Afsoon
متن آهنگ افسون از مهراب
به داش مهراب می بینم باز داری فیلم می بینی اره باز مثل همیشه
فیلم بدون من نبودی تنها گذاشتم فیلم چی موزیکش اشناس
شب برهنه اه اه ناموسا صبح این شب این ساییدیا واسه نوشتن می بینمش غمگین
داش زندگی خودت بهتر از این نیست ها ولش کن دوباره یادم ننداز اون روزهارو
داش فیلم ها اخرشون غمگینه ولی مال تو از اولشم غمگین بود
اره بد داستانی بود یادت میاد اون روز ها رو اره یادمه ولی تا حالا بم نگفتی چرا رفت
نوشتم بزار این سگ مذهبو قطعش کنم حالا بگو
بزار از جایی بگم که خیالت راحت می گفتم شمع منم می گفت منم پروانه ات
جفتمون باختیم دل به هم ولی نه عادیا انقد بدون که به هم بد کردیم عادت
فکر میکردم بی من نمیاره یه ساعت دووم من و از دور که میدید میدوید و میپرید پهلوم
اما بیشرف تو بازیگری خیلی خبره بود رفت تش کپ کردم اینجوری قصه شد تموم
همه دنیا رو بپاش ریختم و ریخت ابروم اون شب به سادگی ها خون گریه کرد اسمون
یجوری قلبم شکست که خرده هاش جمع نشد کر شدم لال شدم سفره دلم پهن نشد
من قبول کردم که این بوده همش تقدیرم هرجا یاد من بیوفته از خودم ترسیدم
خواب از چشم هام با رفتنش گرفت اما من
خط چشمانش می انداخت رویه قلبم هی خراش خسته احساسم توانم رفته بود این اخرها
من بریدم چون تو دیدم از امید به زندگی روی سنگی مثله قلبش اسمی از من بتراش
بتراش این درده بی درمان نزاشت راهی براش بنویس تا زنده بود با عشقش ازادی نداشت
بتراش این مرد همه دنیاش زیره پاش گذاشت یک ستاره در دل این اسمان اما نداشت
این یکی در فکر تو از هر 2 عالم بی خبر ان یکی یاری دگر در فکره دنیایی دگر
ان چنان کوچم که قلبم میرود هر دم زوال من جوابی بود مرگم پیشه چشمانت سوالت
خطی از شعری در اهنگی با اسمم بتراش چهره ای از قطره ای در چشم گریان بتراش
رنگی از سرخی لبهایش بکش اما یواش تو کاریت به این نباشد هر چی میگم بتراش
کاش می شد این جا بودی کنارم سر روی شونت بازم بذارم
با این که نیستی پیگیر حالم چه خوب میمونی من رو به راهم
هست اونی که شد به اشتباهی شکستی اما به چه گناهی
موند یادگاری هر زخمم از تو من توبه کردم بر گردم از تو
تنها می مونم تنهام گذاشت رفت یه زخم رو قلبم به یادگار گذاشت رفت
تنهایی ترسه نباشی ترسه بیتو تو این خیابون ها پرسه
نیستی ببینی بارون میب اره بگی توو بارون چه حالی داره
رفتیو پشتت اشک بود که میریخت اون حرف ها که زدم بت دیوار و میریخت
من دلم آشوب تو ولی دلت نه کردی من ول ولی من میکنم ولت نه
از درد مردم از بس من خوردم ولی باز از گل نازکتر گفتم بهت نه
اروم باشی یا نه دیگه واسه من مهم نی دیگه واسه تو نمی شه پیدا مثل من دورت نی
کردی حرف منو قطع قلبم نفس نفس زد شدی هوس یکی دیگه باز قلبم تو رو هوس کرد
اواره روی سرم همه درد های تو برو ولی می میرم از غم فردای تو
هرچی که کردی گناه برو همشون پای من ولی گناه این شکستنه دلم پایه تو
ولی ممکن نی دیگه برگشتن تو پیشم تو میری و اخرش این منم دیوانه می شم
نمونده یه ذره حرف بزنه دلم شه خالی اونم می بره ازت دل ولی تو اوجه بیخیالی
شاید رفتنم بندازت یاده من گاهی شاید ندیدی قلبه من شکست هر چند صباحی
شاید نفهمید تا ابد چه کارایی برات کردم اما بدون هیچ وقت این وسط نداشت گناهی اره
ترسم اینه بشکنم بمیرم و خرد بشم از مرور خاطراتی که میاد جلو چشم
ترسم این قلب من وایسته یه شب تو خواب تو که نتونی دیگه توو خوابم بمونی تو پیشم
اولش تو گفتی گفتم قلبم من میدم خیره بودم تو چشمهات فکر میکردی ترسیدم
واسه اینکه باورم کنی 2 دستی دادمش تو یه قلبه پاره پوره دادی تهش تحویلم
ای که رفتی ماندی در کنج خیالم بیخبر ای تو بیعاطفه از شرحه حالم بی خبر
ای که گفتی عشق من حتی هوس بازی نبود این منم با هرنفس چون نی بنالم بیخبر
من دیدمت باز شکست غرورم چی اشتباه بود این بدونم
سهمم یجا قلبم تو دل پیر اومد رفتی دلم که نداره عادت
خواستم بمونی کردم هرجور دعایی اما نماندی اما نبود خدایی
اشکام میاره واسم خجالت من از کی خوردم از توه کثافت
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از مهراب
نظرات