Iman No Love – Imane Hichki Nistam
متن آهنگ ایمان هیچکی نیستم از ایمان نولاو
من دیگه ایمان هیشکی نیستم از همه بدم میاد یه لحظه صبر کن بی رحم ببین چی داره به سرم میاد
یه لحظه صبر کن بیرحم داره دستام میلرزه نذار این لحظه اخر بفهمم طالعم نحسه
داری میری ولی انگار دلت راضی به رفتن نیست تو میری زیر لب میگم نرو تنهایی سهمم نیست
چند سالی میشه چشمامو رو همه چی بستم عکسات رو میزه حلقت تو دستم
من خستم از خودم و اطرافیام تو الان برگردی باز تا تهش هستم
یادته میشستیم کنار هم روی نیمکتا میگفتی دهت اگه ده و نیم شد دیگه نیا
به خدا میترسیدم به چشم تو دیگه نیام
مثل یه اوارم که خرابم سر تو انقدر بهم نگو که من افتادم از سر تو
تو الان مال یکی دیگه شدی بی احساس به اون بی غیرت بگو نیفته شال از سر تو
وقتی مهربون شد و دست لای موهای تو برد وقتی کل دنیا رو قسم به موهای تو خورد
یاد اشک های من و سردی رفتارت بیفت ایمانت روزی هزار بار واسه چشم های تو مرد
کنار تو همیشه غیرت معنی داشت کنار تو دعوا هم حس قشنگی داشت
کنار تو شب و روزم یکی میشد کنارش نشستی داری میخندی باهاش
کنار تو جمعه شبا چای و سفره خونه اره کنار تو زندگیمون ساده بودش
کنار تو داد زدم معروفم شدم لابد عشق جدیدت میسازه با تو خوبش
یه لحظه صبر کن بی رحم داره دستام میلرزه نذار این لحظه اخر بفهمم طالعم نحسه
داری میری ولی انگار دلت راضی به رفتن نیست تو میری زیر لب میگم نرو تنهایی سهمم نیست
چال کردم هر چی خاطره بینمون بود شال گردن سفید میزاری قرار میزاری میرین کوه
تو عاشق کیف پولشی و اون عاشق حیکلت واسه بالا شهریت طعم لبات شیرین بود
پاتو کردی تو یه کفش کفش های نو بخره برات از من که فوهش خوردی اون حرف های نو بزنه برات
داد زدی داد زدم مشت و به دیوار زدم ولی یه روز کاری میکنم بمیری پدره پسره دراد
تو میگی دوسم داری باشه پس عشق تو چی واسه منم وقت میزاری باشه پس عشق تو چی
خب ببین دل تو که نمیتونه واسه دو تا مرد بتپه مردونه قول دادی باشه پس عشق تو چی
حالا که تنهام گذاشتی جدیه تصمیم من از ارتفاع و خون بدجوری میترسیدم
وقتی عشقتو دیدم خون جلو چشمامو گرفت افتادم از چشم تو راضی به این تقدیرم
یه لحظه صبر کن بی رحم داره دستام میلرزه نذار این لحظه اخر بفهمم طالعم نحسه
داری میری ولی انگار دلت راضی به رفتن نیست تو میری زیر لب میگم نرو تنهایی سهمم نیست
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از ایمان نولاو
نظرات