Yas – Faryas
متن آهنگ فریاس از یاس
میدونم که تو هم توی قلبت عقده هایی داری
عقده هایی که اومدن از نقطه های تاریک
تو مثل من دلت سوخت از نقره های داغی
که حک کرده اسم ما رو نخبه های یاغی
الان دوازده شبه، از صبح پای کاریم
بازم روبرو شدیم با سفره های خالی
این حرفا شدن فقط مشتی گفته های عادی
تو هم پری از این همه حفره های مادی
خیابونا پر از مشتی کاسب پست
پر از آدمای محتاج کاسه به دست
پر از آدمای خردمند و تحصیل کرده
که زندگی انزوار رو بهش تحمیل کرده
پر از آدمای سخت کوش کارگر
که کاغذ فردای روشن رو پاره کرد
پر از کسی که دنبال پول، کلی گشت
آخرم رسید به فروش کلیه ش
پر از اونا که سالها خوندن درسهای بدن
نا امید گذشتن از مرزهای وطن
پر از بغضی که نترکید و اشک نشد
پر از استعدادهایی که کشف نشد
پر از اون کسایی که از خودی فریب خوردن
بعد، یه گوشه تک و تنها و غریب مردن
پر از من، تو، قصه های درد
بگو توو این لحظه از کی باید استفاده کرد
از فریاد، همین که داد می زنم
من می خونم و سکوتم رو دار می زنم
من می مونم و صعودم رو جار می زنم
و بال می زنم، به اوج قصه ها می پرم
از این به بعد حرف دلم رو فریاد می زنم
من می خونم و سکوتم رو دار می زنم
من می مونم و صعودم رو جار می زنم
و بال می زنم، به اوج قصه ها می پرم
پای حرف من بشین
بگم چه ضجه ها کشیدم
نسل ما چه دیدن
قطره اشک ما چکیدن
مردمان بی غم
درد ما رو دیدن
بی رحم تر شدن
بَد به حال میهن
چه باید کرد؟
از کی شکایت کرد؟
از این سرنوشت بد
که منو شکارم کرد؟
نه، تقصیر از منه
که بهش اجازه دادم
فکر می کردم یکی میاد
واسه نجات آدم
غافل از اینکه
قلبها پر از تَرکشه
که باعث اینه
چشمای تو تَر بشه
غافل از اینکه
هر کسی گرفتار دردشه
امیدوارم هر کی گره داره
حل بشه
وقتی می بینی
قیمتها با قدم های هجومی
پیش میرن
به سمت رقم های نجومی
تو مجبوری
که به سقوطت پا بدی
چون که تو هنوزم
اسیر حقوق ثابتی
یعنی تنها چیزی
که سمت تو سرازیره، درده
که تمام وجود تو رو
سراسیمه کرده
بهم بگو تو این مسیر
آیا چراغی می تونه
که این راهو روشن کنه؟
پس چه راهی می مونه؟
فقط فریاد، همین که داد می زنم
من می خونم و سکوتم رو دار می زنم
من می مونم و صعودم رو جار می زنم
و بال می زنم، به اوج قصه ها می پرم
بیا با من
دل رو به دریا بزن
حرف دلت رو فریاد بزن
تو این تباهی
تو این سیاهی
اینه درمان درد
بیا با من
دل رو به دریا بزن
حرف دلت رو فریاد بزن
تو این تباهی
تو این سیاهی
اینه درمان درد
فقط فریاد، همین که داد می زنم
من می خونم و سکوتم رو دار می زنم
من می مونم و صعودم رو جار می زنم
و بال می زنم، به اوج قصه ها می پرم
از این به بعد حرف دلم رو فریاد می زنم
من می خونم و سکوتم رو دار می زنم
من می مونم و صعودم رو جار می زنم
و بال می زنم، به اوج قصه ها می پرم
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از یاس
نظرات