توضیحات

Dariush – Bi Hamegan

 

متن آهنگ بی همگان از داریوش اقبالی

 

بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمی شود

داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمی شود

بی تو برای شاعری واژه خبر نمی شود

بغض دوباره دیدنت هست و بدر نمی شود

فكر رسیدن به تو ، فكر رسیدن به من

از تو به خود رسیده ام اینكه سفر نمی شود

بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمی شود

داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمی شود

دلم اگر به دست تو به نیزه ای نشان شود

برای زخم نیزه ات سینه سپر نمی شود

صبوری و تحمل ات همیشه پشت شیشه ها

پنجره جز به بغض تو ابری و تر نمی شود

بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمی شود

داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمی شود

صبور خوب خانگی ، شریك ضجه های من

خنده خسته بودنم زنگ خطر نمی شود

حادثه یكی شدن حادثه ای ساده نبود

مرد تو جز تو از كسی ، زیر و زبر نمی شود

به فكر سر سپردنم به اعتماد شانه ات

گریه بخشایش من كه بی ثمر نمی شود

همیشگی ترین من ، لاله نازنین من

بیا كه جز به رنگ تو ، دگر سحر نمی شود

بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمی شود

داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمی شود

همیشگی ترین من ، لاله نازنین من

بیا كه جز به رنگ تو ، دگر سحر نمی شود

بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمی شود

داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمی شود

 

آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از داریوش اقبالی

🎵 آهنگ آوای خسته دلان از داریوش اقبالی 🎵

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *