Epicure – Begho Be Darak
متن آهنگ بگو به درک از اپیکور
یه قهوه یِ تلخ و ، یه سیگارِ سنگین
یه خونه یِ تاریک ، با چندتا دیوار غمگین
یه آدمِ خسته که براش حتی دوستاش غریبن
همون دوستایی که هیچ وقت این زخما رو رو پاش ندیدن
توو کوچه پس کوچه ی تاریک روزات یه فانوس دستته
میخوای دنیا روزای خوبتو بهت آسون پس بده
یه پای زخمی یه دلِ خسته
دلی که از همین اولِ قصه شکسته
زندگی برات حل نمیشه
انگار کُل دنیا به گره وصله
پس بگو به درک ، بگو به درک
اگه دیدی دارن گوشتِتو میخورن ، بازم بگو به درک
بگو به درک ، بگو به درک
اگه دیدی دارن گوشتِتو میخورن ، بازم بگو به درک
احتیاج به هیچکدومتون نی
چون همه بلاستفاده توو پوشه موندین
تا دیدین سود توو بازار فروشتون نیست
مارو پله کردین ، خودتون رو بورس بمونین
حله تو دوستمونی منم دوتا گوش مخمل رو کلم
بچه زرنگ کجا بودی قبلاً ؟
هنوز قد خورد و خوراک توو جیبم هست
پَ بزرگ میشم برای هرکی کوچیکم کرد
قرارمون اونجا که جایِ شما نی
شما که هرجا مفت باشه اونجایین
تا پاچه دولایین ، بودین تا بودش حالمون عالی
غیب شدین تا دیدین دوتا دوتا گاومون زایید
اگه به منه بِپا ، نخوره تنم
به تنتون که ارتشِ هم هنوز یه تنه ــَس
همه امتحانا رو در حد قبولی بلدم
و هر اتفاقی بیوفته میگم به درک
بگو به درک ، بگو به درک
اگه دیدی دارن گوشتِتو میخورن ، بازم بگو به درک
اگه دیدی دارن گوشتِتو میخورن ، بازم بگو به درک
بابا پسرت میدونه که این بدترین لحظه ــَس
بد ولی خسته ــَس
جلوشو نگیر حتی اگه میدونی
واسه کسی که آزادی میخواد هر دَری بسته ــَس
میرم أ خونه آره ، میرم أ خونه
میرم که برات چهره یِ زخمی و پیرم نمونه
میرم دیدِ خودمو نشونِ آدما بدم
با اینکه همه حرفات میمونه یادم کاملاً
بابا اون پرنده که میگفتی تو قفسه
میخواد پر بزنه بره ولی کوو نفسه
وقتی همه لاشی شدن حتی ، پیر مرد پیر زن
عادتشونه کِش برن جیره أ جیب هم
من توو دلم از هیشکی توقع نیس
وقتی دآشم هم بهم میزنه کَلکو ریز
دیگه باید خودم و بکنم الک و هیس
الآن وقت ساختنه وقت توکل نیست آه
کُل دنیا به گره وصله پس
بزرگ میشم واسه هر کی کوچیکم کرد
الآن وقت ساختنه وقت توکل نیست
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از Epicure
نظرات