Amir Khalvat – Asemone Del
متن آهنگ آسمون دل از امیر خلوت
ورقه روبه رومه یه بهمن رو لبمه
بگم از کینه های دفتر تو سرمه
وقت هست که داد بزنم حرفهای دلو
ولی حیف جا نمیشه حرفم تو کلمه
بگم از جوونی که دقایقو بیهوده باخته
شرایطی که ازم یه دیوونه ساخته
توی هر راهی میخوری به درای قفل
رفیقت میندازه تو جواب مرامت تف
بگم از اینکه زندگی با ما درافتاد
یه نمه فشار آورد و پاها ورافتاد
روزگاری که من انگار کشتم پدرش
اتاقی که فقط میمونه جای مشتم به درش
شبها سخته تو تنهایی نترسه آدم
آها این یکی هم بگم تا نرفته یادم
از بغضی که انگاری وصل گلومه
داره میگه امیر داداش خنده حرومه
چی شده واسه شادی نداری هیچ لحظه ای
یا مثل من از همه بریدی و خسته ای
تو که زندگیو میگفتی مردش هستی
چرا پس حالا به زمین گرم نشستی؟
خوشی به دلت نداری حتی قطره ای
میبینی که از عمرت نبردی بهره ای
ولی دنیا اینجوری نمیمونه تو پاک کن اشکاتو
با من بخون و تو ذهنت جا کن حرفامو
میگن حرفی که از دله به دل میشینه
دل من بد روزگارو به چشم میبینه
میگیره باز فاز بارون رو چشمام
با صدام ستاره های شب آروم رو بشمار
زندگی تکراری مثل داستان شبه
تنها تفریحم شنا تو باتلاق رپه
که زندگیم پای رپ به باد رفت
ولی یه حس میگه با دردا بساز مرد
وقتی با دیدن بدی بشه پر چشات
تو میشی اینهو یه ماشین عقده ساز
از اینکه همه یجوری سنگ به پات میندازن
اینا راه آزار دادن تورو میشناسن
چیزی که به دلت آرزوی بودنش هست
ولی نیستو فقط منتش رو سرت هست
آره زبون تو چندتا اشکه و چشم
فقط ورقی داری که بگی دردتو بهش
چی شده واسه شادی نداری هیچ لحظه ای
یا مثل من از همه بریدی و خسته ای
تو که زندگیو میگفتی مردش هستی
چرا پس حالا به زمین گرم نشستی؟
خوشی به دلت نداری حتی قطره ای
میبینی که از عمرت نبردی بهره ای
ولی دنیا اینجوری نمیمونه تو پاک کن اشکاتو
با من بخون و تو ذهنت جا کن حرفامو
فریاد بزن حرفات مثل من اگه خمی زیر بار دردا
با اشکه چشما آسمون دلو صاف کن ببار و آسمونه دلو صاف کن
بهم میگن پسر تو چرا عاشق نمیشی
عاشق یعنی اینکه یه آدم جاهل بمیری
پای کی بذاری زندگیو همه لاشخورن
چیزی که اعتقاد دله مگه بده فاش کنم؟
آره عشق یعنی لاو هه لاو یعنی لاف
اگه مرد جنگی داش باس ندی گاف
بکش عشقو تو دلت چشمو ببند بهش
اگه زندگی به کامت نبود بخند بهش
زندگیو بازی آتاری تجسم کن
جلو مشکلا بچرخ و تقلب کن
تو دردای دلو بیا با ما داد بزن
گوشی که بشنوه نیست پس تو حالا جار بزن
ما که هرچی گفتیم کسی درکمون نکرد
تو دقایق بی کسی یکی سر بمون نزد
هه این کام آخرمه تمومه سیگاره
رفیق خنده داش به تو حرومه بیچاره
چی شده واسه شادی نداری هیچ لحظه ای
یا مثل من از همه بریدی و خسته ای
تو که زندگیو میگفتی مردش هستی
چرا پس حالا به زمین گرم نشستی؟
خوشی به دلت نداری حتی قطره ای
میبینی که از عمرت نبردی بهره ای
ولی دنیا اینجوری نمیمونه تو پاک کن اشکارو
با من بخون و تو ذهنت جا کن حرفامو
چی شده واسه شادی نداری هیچ لحظه ای
تو که زندگیو میگفتی مردش هستی
چرا پس حالا به زمین گرم نشستی؟
خوشی به دلت نداری حتی قطره ای
دنیا اینجوری نمیمونه تو پاک کن اشکارو
با من بخون و تو ذهنت جا کن حرفامو
نظرات