توضیحات

 Martik – Nahayat

 

متن آهنگ نهایت مارتیک

 

به کسی که تنها و در به دره عمری سایش باهاش همسفره
کی میتونه بگه خوشبختی کجاست کدوم شهر آسمونش آبی تره
چشم این گمشده خسته پیر نمیبینه آسمون آبی شده
آسمون این غریب جاده ها رنگ خوشبختی و آفتابی شده
منه در به در کدوم روز میتونم نبض گندم و درخت و حس کنم
لحظه سبز تولد درخت بغض صخره های سختو حس کنم
وقت سرگردونی کابوس منه وقت کابوس درختا تبره
حالا کی پیدا میشه به من بگه کدوم شهر آسمونش آبی تره

اما یه حس غریبی تو دلم اسم شهر تو رو فریاد میزنه
میگه اونجا آسمون آبی تره شهر خوشبختی و خوابای منه
توی هر شهری تو باشی دست تو ناس گندما با هم آشتی میده
از این افق تا اون یه پنجره غروبا روشن رنگ سپیده
لحظه عزیز و پاک دیدنت میشکنه تبر به سینه درخت
عابر پیر تمام جاده ها میرسه به آخر این راه سخت
بهترین و بدترین من تویی آخرین منزل راه سفری
تو نه تنها واسه من نهایتی انتهای راه هر در به دری
وقت سرگردونی کابوس منه وقت کابوس درخت تبره
حالا کی پیدا میشه به من بگه کدوم شهر آسمونش آبی تره

 

آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از مارتیک

🎵 آهنگ ای عشق از مارتیک 🎵

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *