Farhad Mehrad – Shab Tireh
متن آهنگ وحدت از فرهاد مهراد
شبی تاریک
در دشت تنها صفیر گلوله
در جاده تنها نفیر باد
در دوردست
نور ستارگان به خاموشی می گراید
شبی تاریک
می دانم بیداری و در بستر جوانیت
پنهانی اشکهایت را پاک میکنی
چقدر عمق شیرین چشمانت را دوست دارم
چقدر دوس دارم
و
میخواهم چشمانت را
شب تیره
ما را از هم جدا میکند
و
میان ما دشتی تاریک و هولناک
دامن گسترده
تو را باور میکنم
و
همین باور در بارانی از گلوله ها جان مرا نجات بخشیده
درین نبرد مرگ بار
خوشحال و آرامم
چون میدانم هرچه که مرا پیش آید
تو با عشق استقبالم خواهی کرد
از مرگ نمی هراسم
بارها
بس بسیار با او روبرو شدم
و
اکنون و اکنون
نیز گویی برابرم
میرقصد و میرقصم
تو به انتظارم هستی
همسرم
و در بستر جوانیت
بیدار
برای همین میدانم که هیچ اتفاقی
هیچ اتفاقی
برایم نخواهد افتاد
اهنگ پیشنهادی موزیک 303 از فرهاد مهراد
نظرات