Farhad Mehrad – khub Dar Bidari
متن آهنگ خواب در بیداری از فرهاد مهراد
اینجا بر تخته سنگ
پشت سرم نارنجزار
رو در رو دریا مرا میخواند
سرگردان نگاه میکنم
میآیم میروم انگاه در میابم که همه چیز یکسان است و با این حال نیست
آسمان روشن و آبی کنون تلخ و ملال انگیر
سفید پوشیده بودم با موی سیاه
اکنون سیاه جامه ام با موی سپید
میآیم . میروم . میاندیشم که شاید خواب بوده ام
میاندیشم که شاید خواب دیده ام
خواب بوده ام خواب دیده ام
عطر برگهای نارنج چون بوی تلخ خوش کندر
رو در رو دریا مرا میخواند
میاندیشم که شاید خواب دیده ام
میاندیشم که شاید خواب بوده ام خواب دیده ام
اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست
آسمان روشن و آبی کنون تلخ و ملال انگیر
سفید پوشیده بودم با موی سیاه
اکنون سیاه جامه ام با موی سپید
میآیم میروم میاندیشم که شاید خواب بوده ام
میاندیشم که شاید خواب دیده ام
خواب بوده ام خواب دیده ام
عطر برگهای نارنج چون بوی تلخ خوش کندر
رو در رو دریا مرا میخواند
میاندیشم که شاید خواب بوده ام
میاندیشم که شاید خواب دیده ام خواب بوده ام
اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست
اهنگ پیشنهادی موزیک 303 از فرهاد مهراد
نظرات