Mohammad Motamedi – Parvaz
متن آهنگ پرواز از محمد معتمدی
وقتی از شهر به پرواز در آمد تن تو
دست در گردنم انداخت غم رفتن تو
پشت هر پنجره یک بغض به یادت گل کرد
زنده شد در دلِ شب خاطره ی روشن تو
تا شفاعتگر چشمان سیاهم باشی
سالها سوخته ام در تب پیراهن تو
حجم این شهر که امروز پر از عطر گل است
لحظه ای پر شده از خاطره ی بودن تو
نامت امنیت و لبخند تو آرامشِ من
من نفس می کشم از خنده ی زخمِ تن تو
آخرین خاطره ی لحظه ی پرواز تو بود
خواب سنگین من و سادگی رفتن تو
تا شفاعتگر چشمان سیاهم باشی
سال ها سوخته ام در تب پیراهن تو
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از شهرام ناظری
نظرات