Hatef – Aghooshe Aftabi
متن آهنگ آغوش آفتابی از هاتف
توی دستای مغرورت چه معصومانه میمیرم
فقط یک آه فقط یک اشک فقط یک بوسه با من باش
قد لبخند قد گریه توی این پرسه با من باش
نمیدونی نمیدونی که تو دام چه کابوسم
تن سر در گمیها و ریاضت هاتو میبوسم آه آه
از این وحشت از این تردید از دخمه نجاتم ده
منو از سایه ها بردار منو غسل و حیاتم ده
دارم از یاد تو میرم ببین اهسته آهسته
جراحتهای بی قصه به مرگ ما کمر بسته
تو میتونی تو میتونی شکستنهامو دریابی
تو این تبعید تحمیلی بشی اغوش آفتابی
دارم از یاد تو میرم ببین اهسته آهسته
جراحتهای بی قصه به مرگ ما کمر بسته
تو میتونی تو میتونی شکستنهامو دریابی
تو این تبعید تحمیلی بشی آغوش آفتابی
از این وحشت از این تردید از این بیهودگی سیرم
توی دستای مغرورت چه معصومانه میمیرم
از این وحشت از این تردید از دخمه نجاتم ده
منو از سایه ها بردار منو غسل و حیاتم ده
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از هاتف
نظرات