Hana – Akhare Ghesse
متن آهنگ آخر قصه از هانا
شبام بی تو صبح میشن روزام میشن حروم
با نگات میگفتی هیچ حسی تو قلبت نبود
مگه میشه انقدر ساده فراموشت کرد
دیدی آخر قصه مون کی رو حرفش نموند
خنده هامون توی سکوت میمردن
تازه فهمیدم که چشات بهم دروغ میگفتن
حالا چند روزی میشه که دنبال رد پات تو خواب راه میرم
میبینمت باز به پات میفتم
قاب عکستو رو روی شومینه میزارم
چشام خیره به سقف تا دیروقت بیدارم
نه نبودت نمیشه اصلا تحملش کرد
حرص میخورم که نمیبینی تو از درد میخوابم
حتی نمیرسید به فکرم دل بکنی ازم با یه چشمک
منو ول کنی فراموش بشم بی تو و قلبم بشه سنگ
عذاب بکشم با یادگاریات با حرفهات که میگفتی پا به پات میام
حالا چشمات پسم میزنه مثله عکسات عکسی که قابه رو دیوار
قاب عکستو رو روی شومینه میزارم
چشام خیره به سقف تا دیروقت بیدارم
نه نبودت نمیشه اصلا تحملش کرد
حرص میخورم که نمیبینی تو از درد میخوابم
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از هانا
نظرات