Arez – Akharin Refigh
متن آهنگ آخرین رفیق از عارض
فقط بذار برو، نمیخواد هیچی بگی
چشمات داد میزد ، خیلی وقته که برا من دیگه نی
به ما هر کی رسید نمک خورد و زد به رفیق
تو بذار برو من همه عمرم و موندم زیر تیغ
هنو همون یلا قبام ، هیچی ندارم اِلا مرام
دوباره تو چاه میوفتم اگه اَ این چاله درآم
منم و سرم و سقفِ خراب
استرسام و ضعفِ عصاب
یه مرد خسته اَ راه
همه نقشههاش نقش بر آب
کندن کندن ، هرچی بود مُلا کردن
هی پول رو پولشون اومد و من هنو لنگتر اَ قبلم
خلاف مسیر گلهام ، من خواب پریده اَ کلهام
مجرم زیر تَرکم ، کبودم ، بدتر اَ گردن تو
نمیدونی چی کشیدم که دستمالی نبینم تنت و
من از دست خودم پُرم ، نه اَ تَن دست خورده تو
جیب من کفاف نداد به اون چیزی که دل تو میخواست
حق داری ، قصابِ محله هم به کسی مفتی دل نمیداد
پای منِ ندار ، برو جوونیت و نذار
راه من آخرش میرسه به سر مزار
همه ثانیههام و کُشتم ، لابهلای داد و هوار
ولی خریدار نداره ، این شعرا نه نون میشه نه آب
من آینده ندارم تو هم با من خوشبخت نمیشی
دل من خودش و باخته ، تو دلت و خوش کردی به چی؟
رو این دل پا گذاشتم تا تو با خیال تخت بپیچی
حیف توئه که بمونی کنار من زیر تیغ زخمی بشی
نمیخوام تا آخر عمر ، حسرت رو دلت و ببینم
دنیای قشنگت و با دست خودت کفن نکن
نمیخوام دردهای من ، اشکهای تو رو دونهدونه بریزن
مقصر منم نه تو ، تو دروغات و دیگه قسم نخور
نمیخوام بشی مثِ من که به ته خط تو جوونی رسیدم
بذار برو تلف نشو ، تو روزای خوبت و هدر نکن
خداحافظ خاطرات ، خداحافظ آخرین رفیق من
زندگی که دوست داری از نگاه من فقط غریزهست
اونی که تو میخوای نبودم و نیستم من همینم
دنیای تو قشنگه ، تو سالمی من مریضم
برو با اونا که بهت میان ، نگاهاتون هم شبیهان
یکی که جاش امنِ ، پشتش به باباش گرمِ
اگه یه روز قحطی اومد ، تو نفهمی نون و آب چندِ
یکی که تنها غمش ، غم دوری یار باشه
به تیپ و قیافش برسه ، اهل موزیک شاد باشه
یکی که بهت گیر نمیده ، تعصب نداره رو تو
کسی نگاه کرد تار موت و دعوا نشه نبره آبروت و
به همه پز بدی مَرد منِ ، تو رو جاهای خفن ببره
حرفهای قشنگ بزنه ، کادوهای هفترنگ بخره
عشق واسه مرفههاست ، به بیدردا که خوشن رواست
سفرهخالی خونه که پُر نمیشه با محبتات
من راهم و عوضی رفتم ، منه تو هَچَل و چه به عشق
لعنت به این مرد زخمی که شده مَچَل دلش
خستم از ریههای سیام و رنگ و روی سفیدم
خستم از این روزگار بیرحم که منم عقدهای کرد
ازین شهر که میخوری زمین و جای دست عکست و میگیرن
هرشب از خدا میخوام خواب به خواب برم و نمیرم
شاید یه روزی بیاد که آدما هم و فرصت ندیدن
کنار هم بودن از همدیگه سبقت نگیرن
شاید اونجا دوباره تو رو مثل روز اول ببینم
شاید منم یه روزی طعم زندگی کردن و چشیدم
نمیخوام تا آخر عمر ، حسرت رو دلت و ببینم
دنیای قشنگت و با دست خودت کفن نکن
نمیخوام دردهای من ، اشکهای تو رو دونهدونه بریزن
مقصر منم نه تو ، تو دروغات و دیگه قسم نخور
نمیخوام بشی مثِ من که به ته خط تو جوونی رسیدم
بذار برو تلف نشو ، تو روزای خوبت و هدر نکن
خداحافظ خاطرات ، خداحافظ آخرین رفیق من
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از ممد عارض
نظرات