Saeed Mohamadi – Alesoono Valesoon
متن آهنگ السون و ولسون از سعید محمدی
السون ولسون خدا ما را به همدیگه برسون
از این شهر به اون شهر میرم دنبال یار پرسون پرسون
شب و هر شب دل من برام در وصف تنهائی میخونه
میترسم تا به دیدارش دل زارم روی دستم بمونه
دل زارم روی دستم بمونه
از اون زمان
از اون زمان که تو چشاش شدم اسیر
از اون زمان که این دل زد و به نامش افتاد
قرعهء عشق پاکم خورد و به نامش افتاد
دلم در انتظار بجز دیدن روی تو هیچ آرزو نداره
السون ولسون خدا ما را به همدیگه برسون
از این شهر به اون شهر میرم دنبال یار پرسون پرسون
آی السون ولسون خدا ما را به همدیگه برسون
از این شهر به اون شهر میرم دنبال یار پرسون پرسون
تو اول و آخر حال منی
به شیشه این دل سنگ میزنی
میشکنه این شیشه دلم میریزه
میگردی دنبالش ریزه به ریزه
میگردی دنبالش ریزه به ریزه
ریزه به ریزه یه ریزه
از اون زمان که تو چشاش شدم اسیر
از اون زمان که این دل زد و به نامش افتاد
قرعهء عشق پاکم خورد و به نامش افتاد
دلم در انتظار بجز دیدن روی تو هیچ آرزو نداره
السون ولسون
آی السون ولسون
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از سعید محمدی
🎵 🎵
نظرات