Vahid Mousavian – Arayeshe Jangi
متن آهنگ آرایش جنگی از وحید موسویان
با هر نفسم آهی تو هر نفسش اخمی
با هر نفسش می زد رو سینه ی من زخمی
دنبال شکستن بود خلق بد و تنگی داشت
رو صورتشم حتی آرایش جنگی داشت
شیپور قرق می زد رو شادی ِ این خونه
تا مرز جنون می رفت فرمانده ی دیوونه
هر روز منو می کشت تو جبهه ی این خونه
رو سینه ی من زخم رو صورت اون خون
شلاق دم اسبی شو با حرص که می لرزوند
دنیامو به هم می ریخت سربازشو می ترسوند
من خواب شو می دیدم چشمامو که می بستم
اون گور منو می کند زخماشو که می بستم
دنبال شکستن بود خلق بد و تنگی داشت
رو صورتشم حتی آرایش جنگی داشت
سرجوخه ی آتش بود فرمانده ی یک دنده
من شورشی ِ زخمی اون خانم جنگنده
تو فکر شبیخون بود کاری که به دستم داد
افسانه ی تروا بود بدجور شکستم داد
شلاق دم اسبی شو با حرص که می لرزوند
دنیامو به هم می ریخت سربازشو می ترسوند
من خواب شو می دیدم چشمامو که می بستم
اون گور منو می کند زخماشو که می بستم
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از وحید موسویان
نظرات