توضیحات

Justina _ Aroosak

 

متن آهنگ عروسک از جاستینا

 

روزا میرن و میان چشما خیسن و بی خواب
مدام کابوس و خیال شدم یه زنده تو خواب
ببین خرابه حالم پشیمون و کلافم
حتی از خودم بیزار ببین خرابه حالم
وقتی می پرسید ازم کجایی پس
جواب می دادم خونه یه دروغ محض
یکیدیگه کنارم بوده و هست
وقتی کنار اون می خندیدم
تازه قدر دست هاتو می فهمیدم
نه من ندیدم چشماشو وقتی بی من می رفت
این روزا شدم مثله عروسک
تکراری می شم بعده یه مدت
کسی نیست دیگه مثله تو باشه
کنارم باشه تو اوجه نفرت
کنارم باشه تو اوجه نفرت
یادم میاد روزهای با تو
بازم می خوام بشینم با تو
از نقشه ها روزهای خوبو
از خنده هات توی عکس هاتو
کافی شدی دیگه واسه من
من راضی شدم به نبودتم
آره منم بودم و هست
هر کی اومد باورم نکرد
این روزها شدم مثله عروسک
تکراری می شم بعد یه مدت
کسی نیست دیگه مثله تو باشه
کنارم باشه تو اوج نفرت

همه پارک های این شهرو باهم زیر پا گذاشتیم چقد مانع سر رامون بود و زیرپا گذاشتیم
اونقد یادگاری دارم ازت روی تنم
که شدم یه درخت که اسم داره روی تنش
چقد خوش بودیم کنار همو وقت حالیمون نبود
انقد پر بودیم از شادی دیگه غم جاییمون نبود
دیگه آدما مثله تو نیستن کنارم بشینن
همه از دور میبینن میخوان به بازیم بگیرن
این روزها شدم مثله عروسک
تکراری می شم بعد یه مدت
کسی نیست دیگه مثله تو باشه
کنارم باشه تو اوج نفرت

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *