Dariush – Asemoon
متن آهنگ آسمون از داریوش اقبالی
روحم آزرده مرا وسوسه بیهوده مکن
روحم آزرده مرا وسوسه بیهوده مکن
دگر این لحظه تن پاک من آلوده مکن
یاریم کن که رود از یادم غم دیرینهی این خاطرهها
شوق پرواز سراپای مرا میکشد تا پس این پنجرهها
پیش رویم بگشا پنجره ای تا از آن پنجره پرواز کنم
روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم
آسمون ابراتو بردار و برو
دیگه تنها من و بگذار و برو
آسمون اخماتو وا کن آبی شو
آسمون آفتابی شو ، آفتابی شو
آسمون غرق به خونِ دل من
آسمون دشتِ جنونِ دل من
تک و تنها توی دنیای بزرگ
آسمون بی همزبونِ دل من
آسمون مرده دیگه مهر و وفا
عزم ما پر شده از رنگ و ریا
نه محبت میشه پیدا نه صفا
آسمون قهره دیگه از ما خدا
آسمون کاشکی که میشد بپرم
تو دل آبی تو خونه کنم
کاشکی میشد مثال ابرای تو
زار زار گریهی مستونه کنم
آسمون غرق به خونِ دل من
آسمون دشتِ جنونِ دل من
تک و تنها توی دنیای بزرگ
آسمون بی همزبونِ دل من
شوق پرواز سراپای مرا میکشد تا پس این پنجرهها
پیش رویم بگشا پنجره ای تا از آن پنجره پرواز کنم
روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم
شوق پرواز سراپای مرا میکشد تا پس این پنجرهها
پیش رویم بگشا پنجره ای تا از آن پنجره پرواز کنم
روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از داریوش اقبالی
نظرات