Marziyeh – Avaz
متن آهنگ آواز از مرضیه
به زمانی که محبت شده همچون افسانه
به دیاری که نیابی خبری از جانانه
دل رسوا دگر از من تو چه خواهی دیوانه
از آواز دلم زمزمه ی ساز دلم من به فغانم
ای دل چه بگویم وز شررت چه بگویم حیرانم
تو همان شرری که خرمن جان من بسوزی
تو که با نگهی به جان من شعله برفروزی
تو که از سنمی ندیده ای روی آشنایی
ز چه رو دل من په این چنین کشته ی وفایی
تا تو همدم شبهای منی شبها شاهد تب های منی
همچون آتشی شعله میکشی شمع آهنگ منی
ای دل ز تبارم چه نصیبی بود
گشتم ز تو رسوا چه فریبی بود
غم های جهان را تو خریداری
آخر تن ما را چه نصیبی بود
به کجا بری ام ای دل رسوا به کجا ای دل رسوا
نکنی تو چرا پروا تو چرا پروا
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از مرضیه
نظرات