Dariush Rafiee – Bakhte Ayneh
متن آهنگ بخت آینه از داریوش رفیعی
خاک بازار نیرزم که بر او می گذری
من چنان عاشق رویت که ز خود بی خبرم
تو چنان فتنه ی خویشی که ز ما بی خبری
گفتم از دست غمت سر به جهان در بنهم
نتوانم که به هر جا بروم در نظری
خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست
تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری
به فلک می رود آه سحر از سینه ی ما
تو همی برنکنی دیده ز خواب سحری
نظرات