Parvaz Homay – Banooye Royahaye Man
متن آهنگ بانوی رویاهای من از پرواز همای
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم
اکنون که پیدا کرده ام بنشین تماشایت کنم
الماس اشک شوق را تاجی به گیسویت نهم
گل های باغ شعر را زیب سراپایت کنم
بنشین که با من هر نظربا چشم دل با چشم سر
هر لحظه خود را مست تر از روی زیبایت کنم
بنشینم و بنشانمت آنسان که خواهم خوانمت
وین جان بر لب مانده را مهمان لبهایت کنم
بوسم تو را با هر نفس ای بخت دور از دسترس
وربانگ برداری که بس غمگین تماشایت کنم
تا کهکشان تا بی نشان بازو به بازویت دهم
با همزمانی همدلی جان را هم آوایت کنم
ای عطر و نور توامان یک دم اگر یابم امان
در شعری از رنگین کمان با نوی رویایت کنم
بانوی رویاهای من خورشید دنیاهای من
امید فرداهای من تا کی تمنایت کنم
بنشینم و بنشانمت آنسان که خواهم خوانمت
وین جان بر لب مانده را مهمان لبهایت کنم
بوسم تو را با هر نفس ای بخت دور از دسترس
وربانگ برداری که بس غمگین تماشایت کنم
تا کهکشان تا بی نشان بازو به بازویت دهم
با همزمانی همدلی جان را هم آوایت کنم
ای عطر و نور توامان یک دم اگر یابم امان
در شعری از رنگین کمان با نوی رویایت کنم
بانوی رویاهای من خورشید دنیاهای من
امید فرداهای من تا کی تمنایت کنم
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از پرواز همای
نظرات