Bahram Hasiri – Bazicheh
متن آهنگ بازیچه از بهرام حصیری
روحم جسمم شد خسته از بازیچه گشتن
در هر دامی افتادن و از خود گذشتن
آزرده روحم از این بیهوده گفتن
بیهوده راز خود را در دل نهفتن
خفتن در آرزوی خواب تو دیدن
اما ز تیره روزی شب ها نخفتن آه شب ها نخفتن
روحم جسمم شد خسته از بازیچه گشتن
در هر دامی افتادن و از خود گذشتن
ای عشق بی ثمر آرامشم مبر آتش دگر میفروز
عمری نخفته ام با كس نگفته ام زین رنج آشیان سوز
تو كنون مگشا زبان من
مزن آتش غم به جان من
روحم جسمم شد خسته از بازیچه گشتن
در هر دامی افتادن و از خود گذشتن
آزرده روحم از این بیهوده گفتن
بیهوده راز خود را در دل نهفتن
خفتن در آرزوی خواب تو دیدن
اما ز تیره روزی شب ها نخفتن آه شب ها نخفتن
روحم جسمم شد خسته از بازیچه گشتن
در هر دامی افتادن و از خود گذشتن
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از بهرام حصیری
نظرات