Saeed Torabi – Beraghsan
متن آهنگ برقصان از سعید ترابی
از چشمت شرر میریزد
با اخمت دلم میریزد
دلت را ندارد به قلبی
که پر از مهر تو بوده
مرنجان دلم را که هر
ثانیه در فکر تو بوده
تنهایی درد من نیست
بی تو جان در این تن نیست
چنان پر شدم در
تب و تاب پراکنده ی مویت
چنان برگ شبنم به
آرامی زنم بوسه به رویت
از تو چه پنهان همه
را موی تو دیوانه کند
قلب مرا کنده درجا
با همه گفت و گو
مکن خنده مزن به این و آن
پیش همه رخ بپوشان
برقصان برام تا خود
عشق چنان تب ندارد
که ترسی ندارد بفهمند
که به عشق تو دچارم
عزیزم نباشی به آتش
بکشم جان و جهان را
کنارم بمان تا فدای تو
کنم هستی و جان را
تنهایی درد من نیست
بی تو جان در این تن نیست
به هرجا به هر سو
روم عطر تو پیچیده در آنجا
چه کردی تو با من که
بی تو شده دل درد سر ما
از تو چه پنهان همه
را موی تو دیوانه کند
قلب مرا کنده درجا
با همه گفت و گو مکن
خنده مزن به این و آن
پیش همه رخ بپوشان
برقصان مرا تا خود
عشق که من صبر ندارم
که ترسی ندارم بفهمند
که به عشق تو دچارم
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از سعید ترابی
نظرات