توضیحات

Mohsen Namjoo – Binazir

 

متن آهنگ قشقایی از محسن نامجو

 

گفت ما دو دراز کشنده‌گان بودیم

در آن لحظه با زیرشلوار و

جین خشک که سخت فرو می‌بارید

بر ما آسمانی که نبود از برای بی‌ریشگی‌مان و چشمانش را باز کرده بود

مبهوت آسمان و من چشمانم‌ را بسته‌ بود

او بمال بمالامالم کن بمالامالم کن گفت

این دست که می‌سایی دم شیر است

و شیر طغیان می‌کند گاهی و پنجولک بر پشتت می‌خشکند

و من را بسته بود.ببی، بمالامال شویم تا دوتایی

بودم چشم‌بسته دسته دسته مویم را خرمن می‌کرد

وجین‌ شده و جین درآورده و آب‌ را ول داده روی زمین بود

او که نرم سرش را سفت سفت سفت

می‌فشراندیم دمی‌فشراندیم

راندیم راندیم‌ مان خود خویش‌مان را

از هر جای‌گاه که تاریک باشد

و من نبینم که نمی‌دیدم و من چشمانم‌را

بسته بود او بمال بمال و بیا ما ی بمال

 

آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از محسن نامجو

🎵 آهنگ قشقایی از محسن نامجو 🎵

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *