Emad Ghavidel – Concerte Jangal
متن آهنگ کنسرت جنگل از عماد قویدل
موزر دوسته دانه میرزا مرد میدان بو! نه من نه تو که امی خانه سبز
میدان بو
ميرزا؟ ميرزا من يه جوونم که حرف داره
يکم …بزار ببينم که صرف داره بگم
حرف فاسد ميشه, نميشه تو کنسرت جمع کرد صداي منو ميشنوي از کنسرت جنگل
ميرزا کجايي چرا جنگل نميري… پشت زباله ها ميتوني سنگر بگيري
ميزا کجايي بگي از زرجوب قديم… انگار که غيرتشو زرچوبه زديم
هه چيه ميرزا تو چرا ميخندي اين اون رودي نيست که توش شنا ميکردي
پر از فاضلابه حالا به هر دليلي دلم ميسوزه
واسه تالاب انزلي. .طبيعت دوست با ما الان قهره
ميرزا الان شهر تو يه کلان شهره مردمش از عقده هاي مالي پرن همش
ميخوان زير پاي همو خالي کنن اينجا خونه خراب کنن ميخوان آمار بگيرن
دوس دارن همو زير آوار ببينن اينجا مردم يکم بيشتر ضاهر
ببينن کاهي نصبت به هم ظالم بيرحم فقيرا تو خيابون ميخوابن بي تشک
چي بگم بگم چرا سگ ا رو ميکشن وقت سختي سرو ميندازن تو برف
مثل من که فقط حرف زدن بلده اما لاعقل همين حرف زدنو بلدم
اما ادمايي که ندارن هيچ هنر ميشينن ايراداي مارو ميشمورن
گوش مردم عادت کرده به مضخرف شنيدن مضخرف بخوني ميشي هنرمند ميهن
اين مردم تو هر کاري بکني حرف دارن حالا ميخواي بگم از افکارم جوونا هر
کدوم به يه نحوه بيخودن يا ولن يا تو کافه ها قهوه ميخورن با
يه عينک که حتا نمره هم نداره زشت هنرمندي ميگيرن تو کشور بي هنر
دخترا تو مزرعه نيستن با موهاشون درگيرن صب تا شب جلو اينه ور ميرن
پسرا جنگ چيه سربازي نميرن ميرن دانشگاه مدرک زن بازي بگيرن
ميرزا بلن نميشه از اين آب خاک بخاري پس چرا دفا کردي از اين آب خاک
چه ادمايي که گذشته داره از خودش اما اون بزرگ ميشه که گذشته از خودش
من که میرم این شهر جای موندن نیست اما گناه مردمش پای اون ننویس
میرزا مورده دارم با کی درددل میکنم شهر من ببین دارم از تو دل میبرم
شهر نگاه مردم تو سرد دل گیره میدونم دیگه واسه درددل دیره من
تو زیرزمین شعرم پره تاره انکبوته تا اینجا زندگی به کام من نبوده
شهر من میرم پی یه نبرد بی ضرر میرم دیگه تو خیابونات قدم
نمیزنم میرم یه جایی که شب با ستارها به خواب برمو صب با پای صدای اب
میرم یه جای که سگ نگهبان گلست نه تو شب ول
بگره بگن هاره حرزست میرم یه جا که هیچی منو نشناسه
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از عماد قویدل
نظرات