Jamaleddin Menbari – Damgah Eshq
متن آهنگ دامگه عشق از جمال الدین منبری
ای که گمنام رسیدی تو و گمنام گذشتی
تو که بودی که شتابان و بی آرام گذشتی؟
پیش از آنی که به خویش آیم و دامان تو گیرم
فرصتم رفت و تو چون لحظه ی الهام گذشتی
تو همان مرغ همایون که سویم آمدی، اما
نالم از بخت که ننشسته بر این بام گذشتی
ناز هشیاری ات ای مرغ! که در دامگه عشق
دانه را چیدی و چابک ز سر دام گذشتی
جز غباری به قفای تو ندیدم، چو رسیدم
تو چه هنگام رسیدی؟ تو چه هنگام گذشتی؟
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از جمال الدین منبری
نظرات