Kamran Rasoolzadeh – Darchin
متن آهنگ دارچین از کامران رسول زاده
دژاووى همه عمرم ! دوباره رأس تنهايى
كنار پنجره با باد مى پيچى و مى آيى
به خانه رنگ می پاشى، و روشن مى كنى شب را
لبت اين تبّت گنگِ هزار و يك شبِ مانترا
و خانه معبد مردى كه با تو بود و بودا شد
و خانه هر چه بادا بادِ يك بوداى تنها شد
تو دستت دارچين دارد و هِل در آستين دارد
تو مى پيچى كه اين شب از تبارم دست بردارد
شبى كه چاى دم كرده اجاقش شعله کم كرده
ميان خانه مردى كه راهِ خانه گم كرده
بريز اين سهم از سم را، كه من لبريزم از لبهات
دژاوو شو كه برگردانى ام از آخرين شبهات
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از کامران رسول زاده
نظرات