Mahdi Ahmadvand – deltangi
متن آهنگ دلتنگی مهدی احمدوند
تو خیابون زیر نور چراغا
ساعت از نصف شبم گذشته بود
جز من و تنهایی و پیاده رو
خبر از عابر دیگه ای نبود
بادی که درختا رو تکون میداد
روی سربرگا رو برف پشونده بود
مثل هر شب دوباره دلتنگی
منو سمت خونتون کشونده بود
هنوزم وقتی که نزدیکت میشم
نفسم حبس میشه توی سینه
بی هوا زل میزنم به خونتون
آخه کار هرشب من اینه
هنوزم وقتی که رد میشم از اون
کوچه ای که خاطراتم توشه
بی هوا زل میزنم به خونتون
خونه ای که چراغاش خاموشه
♪
یاد اون شبا می افتادم که
بوی عطرت میومد با بارون
شبی که یخورده سردت شده بود
وقتی رد میشدیم از این خیابون
چراغ اتاق تو روشن بود
خیلی دیره تو چراغی داری
توی خوش باوری دلواپستم
شاید از دوری من بیماری
هنوزم وقتی که نزدیکت میشم
نفسم حبس میشه توی سینه
بی هوا زل میزنم به خونتون
آخه کار هرشب من اینه
هنوزم وقتی که رد میشم از اون
کوچه ای که خاطراتم توشه
بی هوا زل میزنم به خونتون
خونه ای که چراغاش خاموش
نظرات