Ebi – Derakht
متن آهنگ درخت از ابی
توی تنهایی یک دشت بزرگ
که مثه غربت شب بی انتهاست ♪
یه درخت تن سیاه سربلند
آخرین درخت سبز سر پاست ♪
رو تنش زخمه ولی زخم تبر
نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم ♪
شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
کندوی پاک دخیله و طلسم ♪
چه پرنده ها که تو جاده ی کوچ
مهمون جاده ی سبز اون شدن ♪
چه مسافرا که زیر چتر اون
به تن خستگیشون تبر زدن ♪
تا یه روز تو اومدی بی خستگی
با یه خورجین قدیمی قشنگ ♪
با تو نه سبزه نه آیینه بود نه آب
یه تبر بود با تو با اهرم سنگ ♪
اون درخت سربلند پر غرور
که سرش داره به خورشید میرسه منم منم ♪
اون درخت تن سپرده به تبر
که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم
من صدای سبز خاک سربی ام ♪
صدایی که خنجرش رو به خداست
صدایی که توی بهت شب دشت ♪
نعره ای نیست ولی اوج یک صداست
رقص دست نرمت ای تبر به دست ♪
با هجوم تبر گشنه و سخت
آخرین تصویر تلخ بودنه ♪
توی ذهن سبز آخرین درخت
حالا تو شمارش ثانیه ها ♪
کومه های بی امونه تبرت
تبری که دشمن همیشه ♪
این درخت محکم و تناوره
من به فکر خستگی های پر پرنده هام ♪
تو بزن تبر بزن
من به فکر غربت مسافرام ♪
آخرین ضربه رو محکمتر بزن
من به فکر خستگی های پر پرنده هام ♪
تو بزن تبر بزن
من به فکر غربت مسافرام ♪
آخرین ضربه رو محکمتر بزن
من به فکر خستگی های پر پرنده هام ♪
تو بزن تبر بزن
من به فکر غربت مسافرام ♪
آخرین ضربه رو محکمتر بزن
نظرات