Omid Nemati – Faramooshiha
متن آهنگ فراموشی ها از امید نعمتی
دشتها نام تو را میگویند کوهها شعر مرا میخوانند
کوه باید شد و ماند رود باید شد و رفت
دشت باید شد و خواند..
در من این جلوهی اندوه ز چیست؟
در تو این قصهی پرهیز که چه؟
در من این شعلهی عصیان نیاز
در تو دمسردی پاییز که چه؟
آشیان تهی دست مرا
مرغ دستان تو پر میسازند
آه مگذار..
آه مگذار که دستان من آن
اعتمادی که به دستان تو دارد
به فراموشی ها بسپارد
در میان منو تو فاصلههاست
میتوانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
میتوان از میان فاصلهها را برداشت
دل من با دل تو هر دو بیزار از این فاصلههاست
تو به اندازهی تنهایی من خوشبختی
من به اندازهی زیبایی تو غمگینم
سینهام آینهای است با غباری از غم
تو به لبخندی از این آینه بزدای غبار..
آشیان تهی دست مرا
مرغ دستان تو پر میسازند
آه مگذار..
آه مگذار که دستان من آن
اعتمادی که به دستان تو دارد
به فراموشی ها بسپارد
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از امید نعمتی
نظرات