Alireza Fard – Ghese Shome Tanhaee
متن آهنگ قصه شوم تنهایی علیرضا فرد
بیا که دوست دارم اسممو صدا کنی
به خودم گفتم شامی وداع کار تو نیست
ستاره ها توی آسمونم خاموش شده
تو رفتی و سامیارت داغون شده
دوست نداشتم که برسه وقت وداع
که بخوای بری و بشی تو از من جدا
نگو قسمت نیست که ما با هم باشیم
میکشیدم سختی تا تو راحت باشی
میخوام بینمت یه روز با غریبه
ببین رنگ از چهره ی من پریده
اگه دیوونت بودم بدون الانم هستم
تنها امیدم خدا بوده و بارمو بستم
دوباره دلم گرفته تو رو باز بهونه کرده
دل من اشکاتو پاک کن اون دیگه برنمیگرده
نمیفهمه درد ما رو اون که از عاشقی سیره
دل من اشکاتو پاک کن نزا غصه جون بگیره
روزگار غریبیه دلم آروم نداره
چشام پر غمه خدا کنه بارون نباره
روزگار غریبیه اینجا غروبه مگه نه
نگاه مال تو اینم دروغه مگه نه
چشات پر اشک شده چونکه لحظه
زده غرورتو شکست آخه رسمش همینه
تیرو کمون آسمون دل ما رو نشون کرد
من که پیر شدم ولی دل تو رو جوون کرد
باهام یه رنگ نبودی مثل کاغذ خط دار
برو با همونا بشین دست سردمو بردار
حبس ابد دل ما عفو و بخشش نداشت
شدی عاشق کسی که اصلا ارزش نداشت
باشه برو تو رو میزارم تو رکاب بقیه
اینبار اومدی پیشم ولی با نقاب قبلیه
روزگار غریبیه پاشو اشکات پاک کن
توام یاد نگاهشو واسه همیشه خاک کن
دوباره دلم گرفته تو رو باز بهونه کرده
دل من اشکاتو پاک کن اون دیگه برنمیگرده
نمیفهمه درد ما رو اون که از عاشقی سیره
دل من اشکاتو پاک کن نزا غصه جون بگیره
توام یاد نگاهشو واسه همیشه خاک کن
دوباره دلم گرفته تو رو باز بهونه کرده
دل من اشکاتو پاک کن اون دیگه برنمیگرده
نمیفهمه درد ما رو اون که از عاشقی سیره
دل من اشکاتو پاک کن نزا غصه جون بگیره
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از علیرضا فرد
🎵 آهنگ تمام زندگیم بودی از علیرضا فرد 🎵
نظرات