Naser Sadr – Gheseye Por Az Khoon
متن آهنگ قصه ی پر از خون از ناصر صدر
یه لشکر و یه صحرا یه قصه ی پر از خون
داداش پهلوونم تنها زده به میدون
یه لشکر و یه سقا یه مشک پاره پاره
داداش مهربونم رفته که آب بیاره
راهمو بسته دشمن فکر نکنی بی وفام
مشکمو پاره کردن شرمنده ی بچه هام
داداش زمین که خوردم مادرتونو دیدم
نشد جلوش بلند شم با دستای بریدم
پاشو از اینجا بریم از جلو چشم دشمن
همه توی خیمه گاه منتظرت نشستن
رقیه دلواپسه به فکر زینبت باش
حسینت از راه رسید چشماتو واکن داداش
دستی برام نمونده که دستتو بگیرم
زخم زبونت زدن الهی من بمیرم
شرمندتم داداشم ازم نخواه که پاشم
روشو ندارم بیام بذار همینجا باشم
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از ناصر صدر
🎵 آهنگ آخرین دیدار از ناصر صدر 🎵
نظرات