Morteza Zarlaki – Gheseye Por Az Khoon
متن آهنگ قصه ی پر از خون از مرتضی زرلکی
امام حسين
يه لشكر و يه صحرا يه قصه ی پر از خون
داداش پهلوونم تنها زده به ميدون
يه لشكر و يه سقا يه مشک پاره پاره
داداش مهربونم رفته كه آب بياره
حضرت عباس
راهمو بسته دشمن فكر نكنی بی وفام
مشكمو پاره كردن شرمنده ی بچه هام
داداش زمين كه خوردم مادرتونو ديدم
نشد جلوش بلند شم با دستای بريدم
امام حسين
پاشو از اينجا بريم از جلو چشم دشمن
همه توی خيمه گاه منتظرت نشستن
رقيه دلواپسه به فكر زينبت باش
حسينت از راه رسيد چشماتو واكن داداش
حضرت عباس
دستی برام نمونده كه دستتو بگيرم
زخم زبونت زدن الهی من بميرم
شرمندتم داداشم ازم نخواه كه پاشم
روشو ندارم بيام بذار همينجا باشم
نظرات