Abdolvahab Shahidi – Golhaye Tazeh 82
متن آهنگ گلهای تازه 82 از عبدالوهاب شهیدی
چندان که بهارست و خزان است درین باغ
چشم و دل شبنم نگران است درین باغ
پیداست ز دامن به میان بر زدن گل
کآماده پرواز خزان است درین باغ
صد رنگ سخن درلب هر برگ گلی هست
فریاد که گوش تو گران است درین باغ
هر گل که سر از پیرهن غنچه برآرد
برغفلت ما خنده زنان است درین باغ
غم گرد دل مردم آزاد نگردد
پیوسته ازان سرو جوان است درین باغ
خاموش شد از خجلت گفتار تو صائب
سوسن که سراپای زبان است درین باغ
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از عبدالوهاب شهیدی
نظرات