Abdolvahab Shahidi – Golhaye Tazeh 93
متن آهنگ گلهای تازه 93 از عبدالوهاب شهیدی
این نغمه سرا کیست بگو تا نسراید
بر این دل غم دیده دگر غم نفزاید
صد محنت و درد است کز آواز وی امشب
نیشم بزند بر دل و جانم بگزاید
این نغمه من بود ز من گمشده دیریست
چشمم به رهش مانده مگر باز درآید
نالنده و رنجور، شتابد ز ره اینک
در تیرگی شب سوی من ره بگشاید
کی بود و کجا بود و من و سرخوشی و شب
حالی که دریغا نفسی بیش نیاید
ایشان بر بودند مگر این گهر از من
نی نی که گمان بد بر دوست نشاید
این نغمه من بود که هرگز نسرودم
وین مرغ رمیده به قفس باز نیاید
بر این دل غم دیده دگر غم نفزاید
صد محنت و درد است کز آواز وی امشب
نیشم بزند بر دل و جانم بگزاید
این نغمه من بود ز من گمشده دیریست
چشمم به رهش مانده مگر باز درآید
نالنده و رنجور، شتابد ز ره اینک
در تیرگی شب سوی من ره بگشاید
کی بود و کجا بود و من و سرخوشی و شب
حالی که دریغا نفسی بیش نیاید
ایشان بر بودند مگر این گهر از من
نی نی که گمان بد بر دوست نشاید
این نغمه من بود که هرگز نسرودم
وین مرغ رمیده به قفس باز نیاید
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از عبدالوهاب شهیدی
نظرات