توضیحات

Bahram Hasiri – Gorizan

 

متن آهنگ گریزان از بهرام حصیری

 

نخواهم که دگر پا به سر کوی تو بگذارم
سپارم دل خود دست غم و دست تو نسپارم
نیارم من بی نام و نشان نام تو را به زبان
در آن دم که شوی از غم من خسته دل و نالان
که رسید از غم تو به لبم جان

از دام تو جستم من دیوانه رفتم شدم از خانه رفتم
تا با من شیدا شدی دیوانه رفتم شبی مستانه رفتم
با این دل درد آشنا رفتم من از شهر آشنا
ریزم سرشک غم چرا بر دامن

رفتم من ای پیمان شکن
بگذشتام از عشق تو هم
دیگر مگو ازمن سخن بر شرر من

گفتی یادت کنم با نامه ای شادت کنم
از محنت آزادت کنم در هجران
رفتم که از یادم روی آوازی از من نشنوی
گاهی چو من همدم شوی با غم جهان

به خدا پس از این دل خود ندهم به کسی
نبود به دل من هوسی

 

آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از بهرام حصیری

🎵 آهنگ نشانه تو از بهرام حصیری 🎵

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *