Toomaj – Habbeye Angoor
متن آهنگ حبه انگور از توماج
(زیر گنبد کبود)
شنگول و منگول پَر حَبهی انگور پَر
آقا گرگه تنها نبود، با گَلَهش اومد
گرگه در نزد اونا درو شکوندن
بابا رو زندون کرد، علفزارو سوزوندن
شنگول و منگول پر حبهی انگور پر
مُردههای متحرک همگی جوونمرگ
باباشونو بردن مامانو شکوندن
گرگا شعر بلد نبودن، روضه میخوندنشنگول دیگه شاد نبود، خواب نداشت شبا
تنفروشی میکرد گرگا بیارن براش دَوا
چهرهی نامرتب، لومپن و نامودب
متنفر از خودش، خودکشی ناموفق
نه نایی واسه رفتن، نه پلی واسه برگشت
بیهدف، بیمسیر، زندگی نامنظم
بدون سقف، بیدیوار، نه معشوق نه عاشق
پریشان و گریزان، یه بیمار، کلافه
یه روز رسید نخوانش، دیگه جنس نداره
ضعیف بود درد خماری امون نداد بش
شنگول و منگول پَر حَبهی انگور پَر
آقا گرگه تنها نبود، با گَلَهش اومد
گرگه در نزد اونا درو شکوندن
بابا رو زندون کرد، علفزارو سوزوندن
شنگول و منگول پر حبهی انگور پر
مُردههای متحرک همگی جوونمرگ
باباشونو بردن مامانو شکوندن
گرگا شعر بلد نبودن، روضه میخوندنشنگول دیگه شاد نبود، خواب نداشت شبا
تنفروشی میکرد گرگا بیارن براش دَوا
چهرهی نامرتب، لومپن و نامودب
متنفر از خودش، خودکشی ناموفق
نه نایی واسه رفتن، نه پلی واسه برگشت
بیهدف، بیمسیر، زندگی نامنظم
بدون سقف، بیدیوار، نه معشوق نه عاشق
پریشان و گریزان، یه بیمار، کلافه
یه روز رسید نخوانش، دیگه جنس نداره
ضعیف بود درد خماری امون نداد بش
شنگول و منگول پر، حبهی انگور پر
(گرگا شعر بلد نبودن، روضه میخوندن)
نظرات