Pishro – Hese Amniat
متن آهنگ حس امنیت پیشرو
من پر ارز روزای بدم روزایی که بهم یاد داد خودم و فراموش نکنم آره
بی تابی لمس دستی که میده به تو حس امنیت
صدبار اومد سمت چشمه ات ولی چرا تشنه برمیگشت
تو ندیدی که دستاش تورو کم داره درد و زخم هاش
تمومی نداره وقتی نیستی و رفتی و نبودی به فکر فرداش
یادمه وقتی فقط 7 سالم بود با بوی چمن بیدار میشدیم تو سرما از سوز
پدر کتاب مدرسه ام که همراهم بود
هیس میگفتم گشنمونه میگفتی همراهم پول نیست
چرا یکی یکی وسایل خونمون میره
داریم تو پارک می خوابیم و همه خونمون اینه
حوض پارک ملت توش حمون میشه کرد
اینم یخ زده با لجناش تو دمای زیر صفر
همواره زیر گله این کفشهای لعنتی فکر نمی کردی ماها بگیرم فردا یه مرضی
هرروز مارو میبردی به یه جای جدید
که چی همش دنبال فلش های گنجی
لعنتی وقتی مادرم حامله بود تو تو خیالت میگشتی دنبال نامه رسون
هروئین یه دایره بود واست تو یه ساحل دور
که تورو کرده بود تو رویاهات یه تاجر خوب
از این ناراحت نیستم که این همه فاصله بود
از اینم ناراحتن نیستم که دلم بود کاسه ی خون
فقط وقتی رفتی کسی نبود مراقب مون
گذاشتی هر قضاوتی بکنن راجع به مون
بی تابی لمس دستی که میده به تو حس امنیت
صدبار اومد سمت چشمه ات ولی چرا تشنه برمیگشت
تو ندیدی که دستاش تورو کم داره درد و زخم هاش
تمومی نداره وقتی نیستی و رفتی و نبودی به فکر فرداش
بگو تقصیر اون چیه اینکه تورو کم میاره
خاطرات مونده از تو فقط چنتایی ته سیگاره
مگه نمیدیدی غرق اشک شب و روزایی که رفته ردشه
بودنت توشون مونده و اون میخواد از هرچی حس گنده رد شه
تو نمیدونی وقتی باشه خالی از سایه ات
دیگه مهم نیست چجوری میگذره
بی تو سالی از ما در ببین
همه روزا تاریک و یخ زده واسش
هرچی میره جلو تو زندگیش
میبینه سخت تره بازم
بی تابی لمس دستی که میده به تو حس امنیت
صدبار اومد سمت چشمه ات ولی چرا تشنه برمیگشت
تو ندیدی که دستاش تورو کم داره درد و زخم هاش
تمومی نداره وقتی نیستی و رفتی و نبودی به فکر فرداش
بی تابی لمس دستی که میده به تو حس امنیت
صدبار اومد سمت چشمه ات ولی چرا تشنه برمیگشت
تو ندیدی که دستاش تورو کم داره درد و زخم هاش
تمومی نداره وقتی نیستی و رفتی و نبودی به فکر فرداش
نظرات