Iraj Mehdian – Khaste az na mardomi
متن آهنگ خسته از نامردمی از ایرج مهدیان
از این نامردمی ها می گریزم
از این جنجال و غوغا میگریزم
ببینم تا افق های دگـــــــــر را
به سوی شهر فردا می گریزم
خسته ام از این همه نامردمی
تا به کی مانم در این ســـردرگمی
سال ها این آشنایان غصه دارم دیده اند
بارها این چهره ها بر اشک من خندیده اند
دانه های مرگ و افسون در رهم پاشیده اند
دام رنگین ریا در پیش پایم چیده اند
می گریزم سوی دنیای دگر
تا کنم سیر و تماشای دگر
می روم تا قصه گوید بهر مـن
قصه گوی شهر فردای دگــر
می روم تا قصه گوید بهر من
قصه گوی شهر فردای دگــر
خسته ام از این همه نامردمــی
تا به کی مانم در این سردرگمی
می گریزم سوی دنیای دگر
تا کنم سیر و تماشای دگر
می روم تا قصه گوید بهر مـن
قصه گوی شهر فردای دگــر
می روم تا قصه گوید بهر من
قصه گوی شهر فردای دگــر
خسته ام از این همه نامردمــی
تا به کی مانم در این سردرگمی
آهنگ پیشنهادی موزیک 303 از ایرج مهدیان
نظرات