Valayar – Khasteh
متن آهنگ خسته از والایار
بخت من خوابه ای خدا دیگه تحمل ندارم
همین روزاست از بار غم بشکنه حتی گیتارم
بشکنه حتی گیتارم
توو شهر این آدمکا تنهایی تنها یارمه
اشکای سرد و بی صدا رفیق چشم تارمه
رفیق چشم تارمه
ای خدا بسه این همه بلا این همه جفا به این دل من
به خودت قسم دیگه بریدم بس که شنیدم زخم زبون من
دیگه بریدم ای خدا
دارم جون میدم بی صدا
انگار که دلخوری ازم انگار که قهری تو باهام
دیگه بریدم ای خدا رمق نداره این پاهام
رمق نداره این پاهام
هیشکی نمیفهمه دلم چند بار شکسته تا حالا
پس حرف این دلو آخه به کی باید بگم خدا
به کی باید بگم خدا
ای خدا بسه این همه بلا این همه جفا به این دل من
به خودت قسم دیگه بریدم بس که شنیدم زخم زبون من
دیگه بریدم ای خدا
دارم جون میدم بی صدا
نظرات