Ali Baba – Lahze Akhar
متن آهنگ لحظه ی آخر از علی بابا
هستم ، هنوزم پای حرفایی که تو زیرش زدی راحت
همیشه یه سواله برام وقتی بی خوابی میکشم
پیش ِ کی میخوابی راحت
به خدا فقط نیم ساعت
خیره شدم الان به اس ام اس ِ آخر
هنوزم باورم نمیشه که نوشتی خداحافظ تا بعد
همیشه یه سواله برام چی شد یه دفعه
خودش میگفت محاله از یاد ببره
اون شبایی که کناره هم صبح میشدش
همون بچه ای که بغل من بزرگ میشدش
همیشه یه سواله برام
که سرش رو رو شونه ی کی میذاره الان
میدونی خیلی سخته که ببینمت ولی سمتت نیام
حیف روزایی که کنار تو سپری میشدش
تو میپیچیدی علی فقط میپیچید به خودش
لعنت به همه لحظه هایی که از رو تعصب باهات حرفم میشدش
من ، همون که پُر کرد شباتو
به جونش خرید همه دردو بلاتو
من همونیم که حتی عوض نمیکرد
با دنیا ، لبخند لباتو
میگفت اگه نباشی میمیرم از غم دوریت
تا یکی دیگرو دیدش اون از من برید
میگفت همیشه عاشق منه
اما بی معرفت خنجرو از پشت کوبید
نشه ببینمت یه دفعه تازه شه زخمم
یاده شبی افتادم که یهو از حال رفتم
با اینکه ، هنوزم تو فکره توئم
ولی خوب میدونم که من از یاد رفتم
هنوزم تو نبودت میزنم سلامتی تو اونی که پهلوته
توئم بزن فقط یه یاده همون شب
که اسمم نچرخید رو زبونت
بزن نوش جونت عین ِ خیالت نباشه
من تلخ میرم مزه ی تو طعم لباشه
بزن نوش جونت امشبو یادت بمونه
حال این لحظه های سختمو ساعت میدونه
فقط سکوت کن هرکی چیزی پرسید ازم
یه پوسخند بزن بگو نمیخورد به من
هه ینی راست میگی آره
الان خیلی فاصلست بین ِ اسم تو و من
میگفت اگه نباشی میمیرم از غم دوریت
تا یکی دیگرو دیدش اون از من برید
میگفت همیشه عاشق منه
اما بی معرفت خنجرو از پشت کوبید
نظرات