دانلود آهنگ لال از یاس

توضیحات

Yas – Lal

متن آهنگ لال از یاس

مثالِ علفِ هرز خبرو میپیچه به دورم و
به گوش من میرسه اینا میگن لال شدم
آزادی بیان مُد شد همه جیگر دار شدن
و این ترسناک ترین روالِ خفه کردنه
که فشاره دستا رو حس نکنی پسِ گردنت
و اما تو، یه شاکی از سره دغدغه
که پشتِ پرده دستا قنوتی توو صفِ اوله
یعنی شرف داره دشمن هزار و صد مرتبه
به این توده ی خوش استقبالِ بد بدرقه
مینوشتم تو مطمئن تر
از اینکه مشکل اَ ما نیست اونا مستبدن
آینده شُل کرد رو دوشِ صندلیا
در واقع خودم شدم دلیلِ تنبلیا
حالا بیا فرو کن تو سر که بابا فردا حالاست
مملکتی که هر گیر و داری حله با لاس
سمتِ ما به همت و ثبات این کله بالاست
دهنِ شمارم نمیشه بست حتی با ماسک
لقِ هرچی قافیه وقتی محتوا
رو بی محتوایی استواره گله مبتلا
اعم از پیر جوان مغز نوجوان
راهِ من جدا پیِ سبکِ خودکفا
رآی، این کلمه برام تعریفِ مرزیه
که بینمون کشیدم این تالیفِ اصلیه
ثمره ی یک سال سکوت توی مغزم رسم شد
باید از مصرف قطع به منبع وصل شد
و اما تو، خوب میشناسم تو رو
اَ توی خودت میکشم بیرون و میندازم جلوت
نه براندازش کن، خودت براندازش کن
من هیچی نگم بهتره به خودت میسپارم تو رو
برو بابا تو هرکی بالاست گفتی پشتش پُره
حیفِ دست که بخواد واسه ی تو مشتش کنه
دِ آخه نا چیز آدم باید یه حجمِ منطقی تو خودش ببینه
که بخواد اونو خشکش کنه
ما رسیدیم از یه راهِ پر حادثه ی پر ریسک
که حتی فکرشم در حد هاضمه ی تو نیست
نتیجه این همه سال مشقت با دستِ خالی
حالا تبدیل شده به جاذبه ی توریست
نما یا در حقیقت حروم زاده هایی
که رو این میراث با میخ نوشتن یادگاری
وقتی حتی بعد بمبِ اتم سوسک نمرد
نخاله زنده ست تهِ زباله دانِ تاریخ
ظاهر و باطنی پشت و رویی
ظاهراً گرسنه نیستی باطناً گشنه خوئی
لافتو از پایین زدی ساکنِ پشتِ بومی
قلمو دستِ منِ صاف بشین تو پشتِ بومی
اون که نردبونِ زیرتو شکوند
من نبودم اونه که بهت تا دینشو چپوند
من زیستنو نوشتم تو زیستتو بخون
من اگه خطر میکنم میخرم ریسکشو به جون
درست شد آها من اومدم که نرم
این ناگفته ها میخوان مغزمو از سرم بکَنن
اگه بخوام از اعتبار و شرف بگذرم
که الآن باید نصفِ این شهرو سند بزنم
یه دریا بنزینم در پیِ جرقه زدن
سرَم به سنگ نخورد سنگو زدم به سَرم
بیست سال کار که ثابت کنم برنده منم
من حتی لباسامو میشُستم با عرقِ تنم ها
نشستم توو کور سوی نیمه شب
سربلند میتونم به اون دور خیره شم
منتقدانی که برام بووو میکشن
قبلِ پخشِ صدا صفحه ها رو بو میکِشن
آدم با کرده ها مرتفع میشه
با نکرده ها جسورانه معتبر میشه
این یه جمع بندیه که از جمعیت دیدم
پس اول دومی رو ارجعیت میدم
تو دوره ای که هنرا رو بلیط میکنن
بازیکنا تیمِ خودشونو دریبل میکنن
آدم خاکی باشی بازم گلیت میکنن
مسئولا برعکس وعده هاشون کلید میخورن
شاید، شایدم یه روزی وزیرت کنن
تا کارشون شد پلن بچینن و زیرت کنن
قبل از اینکه به دسیسه های کسی فکر کنم
باید بدونم که این بازی کثیفه کلاً هم
میانبرو ترجیح ندادم به مسیرِ بلند
میخوان توو لحظه فقط تو رو اسیرت کنن
هنرای مصرفی وسیله شدن
ولی من الهام میگیرم از روحِ اصیلِ خودم
با کلی وصله رویِ بالم هنوز بلند پروازم
ببین حتی زخمام عینِ خودم سر بازن
الآن تو استودیوم فقط یکی دو خط کم دارم
یه جوری مینویسمش که انگار به ذوقم لم دادم
اینا نورِ سن رو میخوان من توو مخم شمع دارم
شب کارم با هر یه مصرع به خودم دَم دادم
هنرمندا راست دولت مردا چپ
تف به اون صفی که بشه مرتب با چَک
رو ضرب عرش هر وزنو ضربه میکنم
توو عصرِ پاچه خوارا فقط کله میخورم
شک نمیکنم که واسم تنها سلاح باوره
که دشمنِ سکوت فقط ضعف الی آخره
من اومدم که نرم
من اومدم که نرم

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *